چقدر دوست داشتم فضا نورد بشم...

دوست داشتم برم جایی که هیچکی نباشه...

چقدر وابستگیام کم بود...

چقدر (بزرگ) بودم....

و

حالا....

چقدر با زمین اخت شدم....

دوست ندارم تنها بشم...

چقدر وابسته ام...

چقدر (کوچکم)...

و

الهی و ربی من لی غیرک؟

......

اگه با این کوچکی بیام پیش شما

........

من که هیچی نخواهم داشت.......

عاجزانه از شما خواستارم

که ذره ای(بزرگ) شوم و

با شوق تمام بیایم........

نظرات 7 + ارسال نظر

هرچقدر هم بزرگ باشیم تنها تغییری که ایجاد میشه اینه که شوقمون به او زیاد تر میشه و او از روی مهربانیش بیشتر ما را دوست میدارد ولی
همواره
و همواره میشود و باید گفت « من که هیچی نخواهم داشت »
یا رفیق من لا رفیق له
خدا بهمرات

چی بگم !!

شاید هم بشه گفت
خدایا هر چی که دارم ازم بگیر
تا وقتی به درگاهت میام
بگم ای محبوبم !
هیچ ندارم و هیچ نمی خواهم جز تو را
هیچ نیستم بی تو
انا عبدک الضعیف الذلیل المسکین المستکین...

هیبت 1386/01/23 ساعت 23:37 http://rabtdar.blogfa.com

سلام
پیشرفت چشمگیری داشتی
وبلاگت خوب پر مایه شده
موفق باشی
سلام برسون

خودم 1386/01/24 ساعت 15:47 http://www.abdeaasi.blogfa.com

سلاااااام.....
نمی دونم الان حالمو می دونی یا نه اما......از عشق یار لبریزم و از دوریش اشک ریزان...
الهی...
تنها تویی در خلوت تنهاییم بگذار در این تنهایی پنهان بمانم...

همزاد جونم دیدی برگشتم.......!!!!!!!

همسر هیبت 1386/01/24 ساعت 22:58

سلام
خوبی
ببخشید این چند وقته نتونستم سر بزنم
حالم جا نبود
سرفه امانم رو بریده
وبلاگت روز به روز داره جالبتر میشه
سلام برسون
خداحافظ

هیبت 1386/01/27 ساعت 21:55 http://rabtdar.blogfa.com

سلام
کوتاه و مختصر و مفید
پیشنهاد من در لینک زیر هست
مطالعه کن
اگر بیشتر توضیح خواستی
یا غیمت خواستی
تماس بگیر
http://www.camerashop.ir/Page/1.aspx

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد